یاسین جانیاسین جان، تا این لحظه: 13 سال و 5 روز سن داره

یاسین امانت الهی خاطرات یک کودک سندرم داون

به امید تحولی دوباره در زندگی

امیدوارم سالی که گذشت سالی پر از تجربه،خاطرات خوش،پیشرفت(البته نه فقط از نوع پیشرفت کاری یا مالی و یا حتی علمی)،بلکه پیشرفت از نوع فکری و دیدگاهی، برای ما بوده باشه. امیدوارم یاد گرفته باشیم که جور دیگه ای هم میشه به زندگی نگاه کرد.میشه دیدگاه های کهنه را عوض کرد.میشه مثل بهار که همه چیز نو میشه، تفکر و دید ما به زندگی هم نو بشه. میشه از سختی ها درس گرفت. میشه تا وقتی اشتباهات جدید وجود دارن، اشتباهات قدیمی را تکرار نکنیم. لااقل به خودمون فرصتی بدیم تا اشتباهاتمون هم نو بشه.! این به این منظور نیست که لزوما باید اشتباه کنیم ولی یادمون باشه اگه اشتباهی کردیم درس جدیدی از اون بگیریم تا وقتی به پیری می رسیم کوله باری از تجربه مارا همرا...
27 اسفند 1392

از یاسینم

سلام به همه دوستای خوب به همه اونهایی که تو مدت زمان زیادی نبودم از ما یادی کردن و از همین جا میگم ممنونم از همتون سلام به گل پسرممممممم به شاه پسرمممم به یاسین مامان یاسین این روزها شده زلزله زلزله 8 ریشتری تصورش رو بکنید چی میکشم این اقا یاسین شیطنطش وحشتناک شده جوری که اصلا خونه کسی نمیتونم برم خونه خودمون هم یا تو آشپزخونه در  کابینت ها رو به هم میزنه اخه چون چه علاقای به صداهای چوب بهم زدن داره یا سر یخچال رو باز میکنه وداخلش رو نگاه میکنه همه اسباب بازیهاش رو زیر مبلها قایم میکنه یکی یکی باید همش رو پیدا کنم عاشق موسیقی هستش از صبح فقط واسش آهنگ میزارم اما علاقه چندانی به کارتون نداره  اینم...
24 اسفند 1392
1